اوّلاً لازم است تشکّر کنم از کسانی که این پرچم را برافراشته نگه داشتهاند. حقیقتاً صمیمانه و از ته دل متشکّرم از کسانی که شب خاطره، ماجرای خاطرهنویسی، ماجرای خاطرهگویی و جریان احیای حوادث دوران دفاع مقدّس را زنده نگه داشتهاند؛ واقعاً متشکّرم؛ کارشان بسیار کار بزرگی است. این مطلبی که آقای سرهنگی گفت، کاملاً مطلب درستی است؛ این نوعی مرزبانی است با یک اهمّیّت بالا.
کارشناس مسائل بینالملل تاکید کرد: یکی از شاهکارهای سپاه نهضتهای آزادیبخش در قالب نیروی قدس بود که توانست مجموعههای مسلمان و غیر مسلمان جهان را که خواستار مقابله با رژیم صهیونیستی بودند پیدا کرده و سازماندهی کند.
مجتبی پسری بود که با آمدنش صفا و صمیمیت را برای خانواده اش به ارمغان آورد او فرزندی بود از تبار حسینیان پسری آرام و متین و با قار بود . حرف زدنش سنجیده و گام برداشتنش حساب شده با وجود اینکه ۱۶ سال بیشتر نداشت ولی چون مردی آگاه و با ایمان تمام واجباتش را انجام میداد نمازش ترک نمی شد
سعید شاگردی از مکتب رهبر کبیر انقلای اسلامی در آن زمان درگیریها و جریانات انقلاب اسلامی ایران ، سعید هم همچون جوانان دیگر این سرزمین گوش بفرمان امام خمینی (ره) بود وقتی دیپلم گرفت به خانواده اش گفت تا شاه در این مملکت هست من دانشگاه نمی روم هر موقع انقلاب پیروز شد ادامه تحصیل خواهم داد و به کشورء خدمت می کنم .
صاحب کار محسن مردی مومن و متدین بود او را به کارهای مذهبی رفتن و به جبهه و شرکت در فعالیت های مساجد و داهپیمایی ها تشویق می کرد پس از مدتی تصمیم گرفت به سربازی برود او بعد از گذراندن ۳ ماه آموزشی سرانجام راه جدید را در رسیدن به معبود و معشوق خویش آغاز کرد
محمود بچه ی محجوب محله ی دهقان همان محمودپورسلیمانی است که از پشت میز و نیمکت مدرسه برای اینکه به امر رهبرش لبیک بگوید به جبهه های نبرد رفت .